حرف مفت

یک عااااااااااااالمه خفتم باز!

امروز باحال نبود خوابش. هم اینکه نفس می کشیدم اذیت می شدم هی دماغم می سوخت، هم اینکه حالت سونا بوجود نیومد. مود مریضی عوض شده انگار.

عصری هم یک سری به حسابهای ساختمان زدم.

فرق من با شهرضا اینه که اون هیچوقت پول نداشت،

چون نمی دونست چقدر گرفته و چکار کرده است.

اما من حدود نهصد و اندی هزار تومن الانه دارم، کمابیش.

من که می گم، ساختمان منظورمه وگرنه مال من که نیست.

اومدم ویندوز7 رو به 10 ارتقا بدم، نت تمام شد و ترکید کار! نمی دونم کلا کار درستی هست یا نه ولی، اینم انجام می دم نمونه رو دلم.

یک عالمه کار تولید شده تو شرکت. می خواستم مرخصی بگیرم یکم، آخرشم می گیرم، درست در بحبوحة کارهاشون! خوشم میاد بدقلق باشم! دیروز یک خانوم مهندسه رو اینقدر مسخره کردم که ششش حال اومد!

می خواست نیم ساعت زودتر بره خونه شون، عین دبستان، کوله اش رو کول گرفته بود و کلاسورشو بغل کرده بود پشت در اتاق رئیس منتظر ایستاده بود هی این پا اون پا می کرد!

آخرشم به خرجش نرفت ! وایساد، اجازه گرفت بعد رفت!

پرستیژ، چیز دلچسبیه، اگه کسی داشته باشه.

خود باوری

خودمم خیلی اش رو ندارم ها. منتهی، می گم اگه کسی داشته باشه، خوبه.

کلاس کار!

اونوقت این آدم رو ، وقتی کار تنگ بشه، بجای مستخدم، می فرستند دنبال تکثیر و فنر زنی و الخ!

حال نمی کنم. یعنی، درست نیست به نظرم.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

گوش


می گه که،

یارو زیر تابوت زنشو گرفته بوده

می گفته:


لا الله  ایوالله!


خخخخخخ

گوشهام کیییییییییپ گرفته است!

ناجوووووووور !


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

شاید !


دقت کردید دیگه اصلا تو وادی قبلها نیستم؟

دیگه گمونم جا افتادم!

نمی دونم...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

جرم

به نظر من،
اعتیاد بیماری نیست
جرم است!


اگه کسی فرهیخته بازیش نگیره الان !
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

شلوووووغ


یکم خوابیدم پشت میزم

اینننننننننننقدر حرف زدند که نشد خواب ببینم!

خب چه خبره خب ! اینجا اداره است یا استادیوم آخه؟!

یواش باشید یکم!

بچه خوابش میاد! ...


آقا کاش من یک مزرعه قارچ داشتم اصلا!

خودم بودم و قارچها،

سفیییییییید، دکمه اییییییییییی، قششششششششنگ!

قول می دم سم و شیمیایی هم مصرف نکنم و قارچ ارگانیک بار بیارم!

قول میدم قول می دم قول می دم!

چه وضعشه خب!


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
arash shah

شات !


نسل به نسل،
سیمای آدمها و پوشش آدمها و حتی کوشش آدمها، عوض شده است.
تو پیاده روکه راه می ری،
 نه چندان به ندرت،
می تونی سه تا خانوم رو ببینی که یکی مادربزرگ است، وسطی دخترشه و کناری نوه اش.
مادربزرگه،
کفش طبی پا کرده، چادر مفصصصصلی پوشیده که نوک دماغش و فوقش دو تا چشماش پیداست،
دخترش،
عضو وسطی،
کفش اسپرت پاشه،
خط تماس رونشو به بدنش می تونی  - اگه نگاه کنی – ببینی
عین حرف Y انگلیسی!
قرص صورتش پیداست،
 با آرایش و مو و الخ
آخری،
یک دختر بچه است که موهاش بازه، شلوارش ساق کوتاهه کفشش بندیه و کلاً تو این جهان نیست انگار!
یک شات که بگیری، تاریخ رو یکضرب به تصویر کشیده ای
و تو اینهمه، بییییییییییییییشترین زجر رو اون وسطی کشید!
چون تو دوران گذار بود، از مادرش، به دخترش!
حالا اینهمه،
به ما چه !
والله!
حوصله کار نداریم زر می زنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

چرندیات امروز صبح

اتل متل توتوله.
حالم بهتره امروز.
خیلی بهتره
مریضی خوبی بود. حال داد! هه هه.
هرچند، هنوزم آبم روونه و دلم می خواد بخوابم !
چندین بار نزدیک بود تصادف کنم امروز! ربطی به مریضی نداشت. از بس بی معنی شلوغه.
من اگه وزیری وکیلی چیزی می بودم، کلّ مدرسه ها رو تعطیل اعلام می کردم!
هر کسی تو خونه ، پیش مامانش درس بخونه!
دوازده تا از شبکه های تلویزیونی رو هم تقویت می کردم و کلاس می ذاشتم واسه دوازده پایه، که همه در یک سطح آموزش ببینند! بهتره که چند برابر دوازده تا شبکه، دخترهای زشت چادری بق کردة شکست خورده در عشق رو از سیصد و شصت زاویه نشون می ده و بوق عزا دور سرشون می زنه که!
بهتر نیست؟
مصرف بنزین هم کم می شد، تخت های بیمارستان هم خلوت می شد، مصرف غذاهای فستفود هم کمتر می شد والخ.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

تلخ


صبح، فهیمه می گه فلانکی کیه تو فیس بوک اد کرده ای؟!

می گم من؟ کی؟ کجا؟ من اصلا فیس بوک نمی رم! سالی یکبار شاید یک سری بزنم.

می گه شاید مال قبل بوده الانه جواب داده

یادم نیومد. مسخره به نظرم رسید کلا!. الانه چک کردم، بیخود گفته بود. کسی به اون اسم و مشخصات، اصلا جزو لیست دوستای فیس بوک من نبود.

اهمیت هم نداره

خوابم میاد

یک کاسه سوپ بخورم و برم تو اتاقم 

عزّت زیاد



-------------------------

سرکار رفیق لیلی خانوم. اصلا لزومی نداره عصبانی بشی رفیق. بحث بوقلمون بودن هم نیست از قضا. همونطور که گفتم، طبع آدمها گاهی مایل به شکلات تلخ می شه. احترام بذارید لطفا ! با تشکر


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

قفل


رفتم قفل رو یک نگاهی کردم

بازش کردم 

عیب اصلی این بود که این الاغها از این در وسیله هایی رو داخل و خارج کردند که بزرگتر از در بوده و ضربه خورده بود روی قفل،

 یکم کج شده بود.


کم کم یکی از همسایه ها هم اومد کمک و من چون مریض بودم یکم عقب تر ایستادم

عیییییییییییییییییییییی!

آقا تا داشت هی دولّا راست می شد، تنبونش اومده بود پایین، یک کون سیاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااه ! عققققققققققققققققق!

وییییییییییییییییییی!

دیگه نمی تونم هیچی بگم! ذوقم کورید!

از نظر من صلاح در اینه که آدمیزادی که می خواد مزدوج بشه زوج یا زوجه اش رو لخت و عور ببینه! چه بسا که عین این مورد، یارو سیاه بود آدم خوابید حسّش! چیه این !!




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

سه پند لقمان به پسرش



روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو ۳ پند می دهم که کامروا شوی.

اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!

دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی

و سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی

پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟

 

لقمان جواب داد:

اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد .

اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است .

و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای می گیری و آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست .



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah