ایزدی های سوریه رو نشون میده

و من فکر می کنم مزخرف ترین چیزی که هست،

دین است و مذهب و هر نوع تظاهری به یگانه پرستی!

هر تظاهری به اعتقاد به خدا!

موحد بودن، مستقل از دیندار بودن و بدتر از اون، مذهب داشتنه به نظرم!

وقتی موسی و شبان، مجاز شمرده می شه،

یعنی که لزومی نداره واسه عبادت خدا حتماً کلیسا بری و شمع روشن کنی و ارگ بزنی.

نه.

می شه با خدا، یکراست و بی صدا، گفتمان نمود!


تو کجایی تا بمالم پایکت

چارقت دوزم کنم شانه سرت...


ایزدی های سوریه، یا عراق، لزومی نداشت ایزدی باشند که اینطور تخمشونو داعش جمع کنه از رو زمین!

واقعا، لازم نبود ایزدی باشند!

بود؟

اصلا این خدای ایزدی، کجا بود زمانی که تار و مارشون می کردند؟ 

زمانی که زنانشونو می فروختند

مردانشونو عین گوسفند، سر می بریدند؟

کدوم خدای! کدوم کشک!

تمامشون از دم سر کار بودند! 

خدا اگه خداست، اون موقع که موسی می رسه به دریا، دریا رو می شکافه براش

به اون می گن خدا

به اون می گن که یک قدرتی داشته باشه! که بتونه ! که بکنه!

اگه به اینه که منم خدام ! اصلا بهم می گن کدخدا ! 

خدایی، لوازمی داره، نشانه هایی داره، 

پویایی خدا و بودن لحظه به لحظه اش بیخ رگ گردن ما،  به اینه، که وقتی ازش چیزی می خوای، یا بی منّت بده،

یا یواشکی بکشتت کنار بهت بگه ببین گوساله، اینی که می خوای رو می دم منتهی، مثلاً فلان!

سر یارو رو بییییییییییییییخ تا بیییییییییییییییییییخ می بره داعش،

خودش و ننه اش و باباش و تمام کس و کارش با اشک، از خدا می خوان که چاقو نبره،

ولی انگار تنها چاقویی که معجزه داشت، تو جیب حضرت خلیل جا مونده باشه!

اینها لامصب، همه اش می بره!

بدجور، می بره!

خدا رحممون کنه